یه میراکولر ❤️

میراکلس

پانیسا عبداللهی · 15:57 1402/05/15

سلام رفقا چند وقت پیش من یه ‌پست دیدم که نوشته 

------___________________________________________________

لطفا پخشش کنید

سلام بچها ....

چند وقت پیش داخل اینستاگرام جرمی چند تا کامنت نظرمو جلب کرد 

ک کلی ب میراکلس هیت داده بودن ..و نصف طرافدار های میراکلس رو ازش زده کردن 

ب دوس‏تم سپردم ک هکش کنه ..و فهمیدیم با چند تا اکانت مختلف ب میراکلس هیت داده 

شمارشو پیدا کردیم 

09944941579

این شمارش خودمون رفتیم کلی توبیخش کردیم ...واقعا همچین کاری درست نیست ..میراکلس زندگی ماست ....و هیت دادن بهش تاوان بدی داره ...لطفا این پست رو پخش کنید و شما هم بهش پیام بدید تا دست از اینکاراش برداره 

اگه ی میراکلور واقعی هستی پخش کن 

ضربه ی عشق

پانیسا عبداللهی · 15:30 1402/03/20

پارت 6

مرینت:🐞

آدرین اهههه اون به من داره خیانت می‌کنه آه اونم با لایلا ی عوضی خدارو شکر که حق طلاق دارم . باشه آغا ادرین (وجی :داره با حرص میگه😂😂😂/چرا تو و نویسنده کاری نمیکنید هاااا /نویسنده:باشه یه پیشنهاد عالی /چی/لوکا _ نیت_مارک _/خفه خون/چشم) با حرص رفتم جلو آدرین و گفتم (طلاققت  میدم(با داد) عوضی کثافت ) چمدونم رو جمع کردم و همراه کلی وسایل و از خونه خواستم بزنم بیرون که گفت (خودت که مثلاً با لوکا نبودی ) ( زر نزن ) رفتم پیش لوکا و و ماجرا رو بهش گفتم .

روز طلاق:

از زبان آدرین 

باورم نمیشود که مرینت ازم طلاق بگیره 

 

 

ضربه ی عشق

پانیسا عبداللهی · 14:18 1402/03/19

پارت چهار💖 ببخشید دیر شد لطفاً نظرات رو برام بفرستید 🥺

آدرین :💖

با مرینت ازدواج کردم (وجی و نویسنده:لی لی لی مبارکه میدونی/چی /مرینت دوست نداره😂😂/دروغ میگی🤧/نه)داشتم با وجی و نویسنده بحث میکردم که دیدم مرینت میخواد لباسش رو پاره کن چون باز نمیشه.(ممممررریییننت

نکککککننن)(چته داد میزنی اه اه ایش خوب بیا خودت بازش کن )(باشه) رفتم بازش کردم.

مرینت:🏋️➖🏋️

رفتم تو اتاق که زنگ برادرام (وجی :بله بله درسته) جان بعدش مت بعدشم جک(الو جک )(شنیدم خبرو فردا همه با هم میایم اونجا و نقشه ریختم که بری با لوکا و گفتیم لوکا برادرت هست .😂)

چند روز بعد آدرین :
آدرین 🐈.مرینت🐞جک👔مت🌑جان💖)

ضربه ی عشق

پانیسا عبداللهی · 14:46 1402/03/17

پارت سه 

عروسی 💒:

مرینت : 

لباس عروس ام رو با ناراحتی پوشیدم ولی قبل پوشیدن با لباس عادی خودم رفتم بیرون دم خونه یکی از دوستام در باز شد و پریدم بغلش بهم گفت :(می‌دونم با میل خودت ازدواج نکردی .هر وقت ناراحتت کرد بهم زنگ بزن میتونیم با هم فرار کنیم تا ابد عاشقتم )

(قول میدی هق هق امشب هق بیای ؟🥺 )

( آره ..راستشو بگو شب اول خواستگاری کاریت کرد؟)

(آره )و شدت گریم بیشتر شد .(وحی:حالا این آقا کی هست /اممم لوکا)

رگ غیرتش زد بیرون و گفت (چی کارت کرد مرینت)

(لبمو) (فهمیدم ..همیشه روزایی که نیست رو بگو تا بیام پیشت )(چشم ) (خداحافظ) (بای)

ضربه ی عشق

پانیسا عبداللهی · 14:30 1402/03/17

سلام اومدم با یه پارت طولانی از ضربه ی عشق

(آخه چرا با اون ..هق هق.🤧)

(دیگه چی میخوای جهیزیه ماشین و خونه حتی صاحب شرکت هست و کلی پول داره )

(برام مهم نیست مامان ...من از ازدواج..میترسم هق هق)

خاک تو سرت چی میگی پدصگ بیشعور )

«وجی : راست میگه از سرت زیاده هم /مرینت :خفههههه خودتو اون نویسنده»

 

خواستگاری :🟤آدرین :

رفتیم تو و بعد کلی حرف بلاخره رفتیم داخل اتاق .

اونقدری خوشگل بود دختره که نگو .

رفتیم داخل :

 

ضربه ی عشق

پانیسا عبداللهی · 22:11 1402/03/15

سلام من کاربر جدید هستم ❤️

(امیدوارم کانال و پستم نپره چون بلد نیستم که کاور بزارم و پروفایل بذارم ) 

مرینت :

من مرینت دوپنچگ هستم❤️(نه پس من مرینت دوپنچگ هستم 😅/خفه /با من درست صحبت کنااااا /باشه باشه😾)

18 سالمه و امروز کنکور دارم🟤

مدرسه 🏫:

با سرعت به مدرسه رفتم رفتم کنار الیا (نه بابا 😂/ساکت پارازیت / بختتو سیاه کنم🙃/غلط کردممم/باشه )

وقتی نشستم الیا چنان نشگونی ازم گرفت که نگو آروم گفتم :(آخه چرا🤧) گفت:( همینطوری 🙃)(بعداً به هم میرسیم)

خونه:

مامانم داشت جارو میکرد و همه جا رو تمیز می کرد .اما چیزی بهم گفت که...

معرفی

پانیسا عبداللهی · 21:56 1402/03/12

سلام من کاربر جدیدم ولی فعلا بلد نیستم که عکس بذارم 

یا بتونم پروفایل بذارم میشه بهم تو کامنتا بگین من براتون کم کم داستان میدارم لطفاً بهم کمک کنین .

من میراکولر هستم ❤️

اگه کمکم کنید کم کم رمان های میراکلسی برایش منتظر باشید😊